مطلب زیر به قلم دوست بزرگوار و استاد خوبم جناب آقای علیرضا خانی سردبیر محترم روزنامه وزین اطلاعات می باشد که در روزنامه اطلاعات روز شنبه مورخ 31 مرداد 1394(شماره 26233)منتشر شده است که با توجه به مضمون خوب و مفید آن دلم نیامد آن را بازنشر نکنم:
مطلب زیر به قلم دوست بزرگوار و استاد خوبم جناب آقای علیرضا خانی سردبیر محترم روزنامه وزین اطلاعات می باشد که در روزنامه اطلاعات روز شنبه مورخ 31 مرداد 1394(شماره 26233)منتشر شده است که با توجه به مضمون خوب و مفید آن دلم نیامد آن را بازنشر نکنم:
دوستان عزیز
من جدیدأ با یک تاسیس(عرف ابداعی)حقوقی نسبتأ جالب و تقریبأ منحصر بفرد تو خونسار مواجه شدم و آن هم اینکه علی الظاهر در بعضی از باغات خونسار مالکیت زمین از درخت گردوی کاشته شده روی آن زمین جداست...
...خونسار رو می گذرم گوشه قلبم و تو دل تهرون گم میشم...
برای من که به حکم تقدیر محکوم به تهرانی بودنم،خونسار یه جای خیلی دوره...اونقدر دور که باید قیدش رو زد و بکلی فراموشش کرد...ولی مگه میشه آدم ریشه هاش رو فراموش کنه...ولی خوب چاره ائی نیست،گاهی وقت ها آدم باید خیلی چیزها رو فراموش بکنه...البته نه اینکه دلش بخواد بلکه چون مجبوره باید بعضی چیزها و بعضی جاها رو فراموش بکنه...
من هم می خواهم همین دور و بر تهران یه جای دنج برای خودم پیدا کنم و اسمش رو بگذارم خونسار...و اگه کسی از من پرسید کجائی هستی مثل همه اونها که خودشون رو تو دل تهرون گم کردن به دروغ جواب بدم...بچه ناف تهرون...
استاد محمد علی جمال زاده در مجموعه داستانهای یکی بود یکی نبود داستانکی به نام بیله دیگ،بیله چغندر داره که وصف حال خیلی از ما ایرانی هاست...از قدیم گفتن آدم باید همه چیزش به همه چیزش بیاد،یعنی نمیشه با کت و شلوار،گیوه و کفش کتونی پوشید و یا با داشتن تفکرات سنتی جوامع شرقی ادای روشنفکرهای پاریسی رو در آورد.
روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 22 مرداد 94 در گزارشی به نقل از استاندار اصفهان خبر از پیشرفت 70 درصدی طرح قطار سریع السیر تهران -اصفهان البته در حوزه استان اصفهان داد.استاندار اصفهان با تاکید بر اینکه طرح قطار سریع السیر اصفهان – تهران با جدیت در حال پیگیری است، گفت: قرارداد منعقد شده در دولت قبل برای اجرای این طرح ۷ میلیارد یورو پیش بینی شده بود که با بررسیهای انجام شده در دولت یازدهم این میزان به رقم واقعی 4 میلیارد یورو کاهش داده شد.
پروژه انتقال پایتخت شروع نشده به خط پایان رسید و در اولین نشست کارگروه امکان سنجی انتقال مرکز سیاسی-اداری کشور همه اعضاء به اتفاق آراء این پروژه را مردود دانسته و با این انتقال پایتخت مخالفت نمودند.البته از ابتدا هم معلوم بود که این کار نه در توان این دولت است و نه عزمی جدی در کشور جهت این امر وجود دارد ولی به هر حال این طرح ناکام به قصد انجام نشدن کلید خورد تا آب پاکی را روی دست همه ایرانیان بریزد و زمینه را برای رشد هر چه بیشتر این کلانشهر فراهم آورد.
همیشه این سئوال برای اینجانب وجود داشت که چرا خوانسار با وجود این همه دانشگاه و جوانان تحصیل کرده و نخبه فاقد پارک علم و فناوری می باشد،هر چند که آقای پور احمدی (فرماندار سابق خوانسار) به دنبال ایجاد چنین پارکی در خوانسار بود ولی عمر فرمانداری ایشان آنقدر نبود که چنین مرکزی را در خوانسار ایجاد کند.
پس از گذشت 28 سال و یک روز و تلاش زیاد برای یافتن عکس های اینجانب از سیل مهیب 6 مرداد سال 1366 ،خلاصه امروز (هشتم مرداد 1394)سه قطعه از عکس های مربوط به آن واقعه دردناک که توسط شوهر خاله محترم اینجانب آقای مهندس حسین رستمی که در آن سالها یکی از معاونان وزیر وقت کشاورزی بودند گرفته شده به دست اینجانب رسید.
دیروز وسط مباحثه(یا شاید مجادله)وبلاگی با کمش در خصوص مقایسه خونسار با محلات شمیران و لواسان!!!!یک هو یه پیامک از مهندس کامران میرمحمدی برام اومد با مضمون راه اندازی اتاق فکر توسعه خوانسار،کلی ذوق کردم و رفتم دنبال پیگیری خبر...
یک کار بکر و درجه یک که نمونه اش رو کمتر جای کشور دیدم حسابی از این برنامه خوشم آمد که وسط خوندن مطالب مندرج در وب سایت اتاق یک جمله نظرم رو به شدت جلب کرد...در مطلب زیر ساخت گردشگری 4،ذیل سرفصل فرهنگ سازی و آموزش شهر گردشگر پذیر بند6 جمله« عدم فروخت زمین به شهری ها» نظرم رو جلب کرد که احتمالأ منظور نویسنده عدم فروش زمین به شهری ها بود...!!!
عکس تزئینی و مربوط به سیل سال 1366 تجریش-تهران می باشد
ششم مرداد هر سال مصادف با سالگرد سیل مهیب خوانسار است...سیلی که سرنوشت خوانسار را بطور کلی عوض کرد و به نوعی باعث تغییر چهره شهرمان شد...هر ساله از حدود اواسط تیرماه تا اواخر مرداد ماه جریانات بارشی موسمی تابستانه بر روی کشور ما و علی الخصوص ارتفاعات زاگرس شکل می گیرند و با توجه به رطوبت فوق العاده بالای این جریانات بارشی و خشکی و نفوذ ناپذیری خاک این بارش های معمولأ شدید و کوتاه مدت تبدیل به سیل های مهیب می گردند که نمونه آن سیل های چهارم مرداد 1366 تجریش و ششم مرداد همان سال در خوانسار و یا سیل های مهیب سالهای 80 و 81 استان گلستان می باشند،امسال نیز بار دیگر سیل ویرانگر استان های تهران و البرز را درگیر مصیبت کرد،البته علت اصلی اهمیت این واقعه برای اینجانب آن است که خودم به شخصه شاهد وقوع این بلای آسمانی از نزدیک بودم و تمام جزئیات آن را از لحظه شروع بارش در خوانسار تا حوادث پس از آن را کاملأ به یاد دارم...