گم شده...!
چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۷ ب.ظ
...خونسار رو می گذرم گوشه قلبم و تو دل تهرون گم میشم...
برای من که به حکم تقدیر محکوم به تهرانی بودنم،خونسار یه جای خیلی دوره...اونقدر دور که باید قیدش رو زد و بکلی فراموشش کرد...ولی مگه میشه آدم ریشه هاش رو فراموش کنه...ولی خوب چاره ائی نیست،گاهی وقت ها آدم باید خیلی چیزها رو فراموش بکنه...البته نه اینکه دلش بخواد بلکه چون مجبوره باید بعضی چیزها و بعضی جاها رو فراموش بکنه...
من هم می خواهم همین دور و بر تهران یه جای دنج برای خودم پیدا کنم و اسمش رو بگذارم خونسار...و اگه کسی از من پرسید کجائی هستی مثل همه اونها که خودشون رو تو دل تهرون گم کردن به دروغ جواب بدم...بچه ناف تهرون...
۹۴/۰۵/۲۸