خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

تحلیل و انتقاد سازنده وظیفه و رسالت ما و ساختن خوانساری آباد هدف ماست.

طبقه بندی موضوعی
۰۹تیر

هوای امروز خونسار رو نمیدونم چطور بود ولی هرچی بود بطور قطع از تهران خیلی خیلی خنکتر بود... امروز هوای تهران داغ داغ بود،علی الخصوص ساعت دو سه حوالی خیابون های مرکزی شهر واقعأ باد داغ آدم رو اذیت می کرد...البته داغی هوای امروز تهران به پای داغی هوای اهواز و آبادان و خیلی از شهرهای جنوبی نمی رسه ولی اگه ترافیک و آلودگی هوا رو هم به این گرما اضافه کنیم فکر کنم بشه گفت تهران امروز برای خودش جهنمی بود داغ...

سیدشهاب میرشفیعی
۰۹تیر

حدس بزنید این عکس مربوط به کجاست؟

  1. دهکده کوهستانی در کشور سوئیس
  2. دهکده گردشگری واقع در ارتفاعات اسپانیا
  3. دهکده گردشگری در کلرادوی آمریکا
  4. هیچ کدام
سیدشهاب میرشفیعی
۰۸تیر



تیم خوب و غرور آفرین والیبال کشور ما یکشنبه شب بازی سرنوشت ساز خود با لهستان را با نتیجه 1-3 واگذار کرد ولی این شکست چیزی از ارزش های بازیکنان و کادر فنی تیم ما کم نکرد...

هر وقت که تیم های ملی والیبال و فوتبال کشورمان رو با هم مقایسه می کنم با تمام وجود به این نتیجه می رسم که میان این دو تیم از هر نظر تفاوت از زمین تا آسمان است...بازیکنان آماتور ولی پورشه سوار و میلیاردر فوتبال ایران که فقط فکر حاشیه سازی هستند و در عرصه عمل هیچ حرفی برای گفتن ندارند و در دنیای فوتبال محلی از اِعراب ندارند کجا و بازیکنان فوق حرفه ائی و بی ادعای تیم ملی والیبال ایران کجا...؟

سیدشهاب میرشفیعی
۰۷تیر
این روزها گویا عمر وبلاگ و وبلاگنویسی دیگه به سر اومده...مثل درشکه،مثل چراغ نفتی و مثل خیلی چیزها که یک زمان بودند و امروز دیگه نیستند...این روزها دیگه وایبر،لاین،تلگرام،اینستاگرام و... مجالی برای بقای وبلاگ و وبلاگنویسی نگذاشته!
دوست ندارم به این سرویس ها مهاجرت کنم...
دوست ندارم تو اسمارت فون ها پیام بگذارم...
دوست ندارم که دیگه ننویسم...
انگار چاره ائی نیست چون به تدریج ما وبلاگنویس ها باید به تاریخ بپیوندیم...مثل خیلی ها که بودند و حالا دیگه نیستند!
ولی خیالی نیست چون تا وقتیکه میشه نوشت من می نویسم...حتی اگر دیگه کسی وبلاگ نخونه.
سیدشهاب میرشفیعی
۰۷تیر



خوانسارنیوز،قالب نو مبارک


سیدشهاب میرشفیعی
۰۶تیر

...این روزها من برای حال این مردم دیارم به شدت نگرانم...این روزها آفتی نابود کننده به جان این مردم افتاده است...آفتی بنام «ربا» آفتی از جنس آتش،آفتی از جنس حرص و طمع،آفتی از جنس جنون،آفتی که خود گناه است و موجب عذاب.این روزها پول سودی گرفتن دیگر نه قباحت دارد و نه سختی،این روزها خیلی ها اهل رباخواری و نزول دادن و نزول گرفتن شده اند.

سیدشهاب میرشفیعی
۰۶تیر

مطلب و کاریکاتور زیر عینأ از پیشخوان اخبار روزنامه دنیای اقتصاد روز شنبه مورخ 6 تیر ماه 94 نقل گردیده و وبلاگ خوانسار نامه صرفأ به نقل و بازنشر آن پرداخته است:

عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه شهروند نوشت:
چند‌سال پیش آقایی که رئیس بانک ملی بود از کشور فرار کرد و یک صندلی از صندلی‌های دادگاه مهم‌ترین پرونده فساد مالی در سال‌های اخیر را خالی گذاشت، پرونده‌ای که در جریان رسیدگی به آن یک نفر اعدام و تعداد زیادی نیز محکوم به زندان و جریمه‌های سنگین شدند.
سیدشهاب میرشفیعی
۰۵تیر

در این شب های ماه مبارک رمضان سری چهارم سریال پر بیننده پایتخت ساخته سیروس مقدم در حال پخش از شبکه اول سیما می باشد...البته منظور از این مطلب نقد این سریال نیست بلکه نقد عملکرد مسئولان یک شهرستان در مواجهه با پدیده پایتخت و حسن استفاده ایشان از این سریال و حواشی اطراف آن می باشد.

سیدشهاب میرشفیعی
۰۵تیر


هیچ چیزی تو ماه مبارک رمضان من رو بیشتر از سفره های هفتاد رنگ و اسراف کارانه افطاری آزرده خاطر نمی کنه،سفره هائی که عمومأ جهت اطعام اغنیاء و پولدارها و با هدف فخر فروشی پهن شده و بیش از آنکه نشان از سیره علوی ما داشته باشد نشان از اخلاقیات اموی دارد...

چه خوب بود که سفره های اطعام در ماه مبارک رمضان برای مساکین و نیازمندان پهن می شد نه برای دوستان و بستگان پولدار و دم کلفت ...چه خوب بود که سفره های اطعام در ماه مبارک رمضان ساده و بی آلایش پهن می شد...چه خوب بود که سفره های اطعام در ماه مبارک رمضان برای رضای خدا پهن می شد نه برای ریا و فخر فروشی...چه خوب بود که سفره های اطعام در ماه مبارک رمضان با صفای و صمیمیت پر می شد نه با هفتاد و هفت قلم اشربه و اطعمه رنگین...

سیدشهاب میرشفیعی
۰۴تیر


پایگاه خبری تحلیلی و اطلاع رسانی چشمه سار  در گزارشی از نشست خبری جناب سرهنگ اروجی فرمانده محترم  انتظامی خوانسار به تشریح ماجرای پنجشنبه هفته گذشته خوانسار پرداخت که در آن ظاهرأ ماموران انتظامی با خانم دانشجوی جوان بدحجابی که ظاهرأ مبادرت به روزه خواری در ملاء عام نموده بود برخورد ارشادی داشته و پس از استنکاف ایشان از اطلاعت فرمان پلیس با وی درگیری فیزیکی پیدا نموده و این خانم نیز در یک فعل و انفعال از اتومبیل پلیس بیرون جسته و پای ایشان آسیب می بیند و...

کل ماجرا همین بود،یک اتفاق ساده که می توانست با تدبیر و هوشیاری ماموران پلیس ختم به خیر شود... ولی نشد و ماحصل آن ایجاد یک جو روانی ملتهب و آزرده در سطح شهرستان بود،و در انتها نیروی انتظامی مجبور به تهیه گزارش برای فرماندار و امام جمعه و تولیت حوزه علمیه آیت الله ابن رضا نموده شد...

سیدشهاب میرشفیعی