پایتخت
در این شب های ماه مبارک رمضان سری چهارم سریال پر بیننده پایتخت ساخته سیروس مقدم در حال پخش از شبکه اول سیما می باشد...البته منظور از این مطلب نقد این سریال نیست بلکه نقد عملکرد مسئولان یک شهرستان در مواجهه با پدیده پایتخت و حسن استفاده ایشان از این سریال و حواشی اطراف آن می باشد.
پس از ساخت سری اول سریال پایتخت و استقبال خیره کننده مخاطبان از این سریال،سازندگان این سریال تصمیم به ساخت سری دوم در استان مازندران گرفتند ولی پیدا کردن یک لوکشین مناسب در استان به چند دلیل بسیار مشکل بنظر می رسید...اول اینکه پس از ساخت سری اول برخی از مردم و مسئولان این استان سریال پایتخت را تمسخر لهجه مازنی و توهین به مردم مازندران تلقی نموده و ضمن برگزاری تجمع های اعتراضی خواستار توقف ساخت سری دوم و حتی جلوگیری از بازپخش سری اول این سریال شدند و لذا هیچ مسئول محلی در هیچ یک از شهرهای استان های مازندران و گلستان راضی به ساخت این سریال در شهر خود نبود...و دوم اینکه در سری اول خانواده نقی معمولی اهل محلی بنام علی آباد معرفی شده بودند و مردم شهر علی آباد استان گلستان حاضر به پذیرش گروه ساخت سریال نبوده و نامگذاری جائی دیگر بنام علی آباد نیز مستلزم عوض نمودن تابلوهای ادارات و حتی خود شهر بود و لذا پیدا کردن و یا احداث یک علی آباد مناسب مشکل شده بود.
در این بین اقدام شجاعانه شهردار و شورای شهر شهرستان تازه تاسیس شیرگاه در مسیر جاده فیروزکوه-قائمشهر نه تنها باعث تداوم ساخت هرچه بهتر سری های بعدی این سریال شد بلکه زمینه معرفی شیرگاه را به میلیون ها ایرانی فراهم آورد.
کسانیکه از سمت تهران و از سمت جاده فیروزکوه به قائمشهر و ساری سفر نموده اند و یا از طریق خط آهن تاریخی تهران-گرگان(معروف به خط ورسک)راهی این خطه شده اند با جغرافیای شهرستان شیرگاه آشنا می باشند...شهری زیبا و دارای جنگل های انبوه ولی گمنام در کنار راه اصلی که معمولأ هیچ مسافری در آن توقف نمی کند،ولی اقدام مسئولان شهرستان و دور شدن از تعصبات کور و همکاری خوب با عوامل سازنده سریال پایتخت این شهرستان را به سرعت معروف کرد و امروز خانه محل فیلمبرداری سریال به یک مقصد گردشگری در شهرستان بدل شده...شهردار و شورای شهر شیرگاه آنقدر با سازندگان سریال هماهنگ بودند که حتی خود را سوژه سریال قرار دادند و بدین وسیله بدون اینکه مبلغ کلانی خرج نمایند صدها بار دیدنی های (البته اندک)شهر خود را به ایرانیان معرفی کردند.
نظیر چنین موقعیت هائی برای هر شهر دیگری نیز ممکن است اتفاق بیفتد،حتی بسیاری از مسئولان خوشفکر از سازندگان فیلم ها و سریال ها جهت ساخت فیلم و سریال خود در شهر و یا منطقه خود دعوت می نمایند تا بدین ترتیب به رایگان شهر محل ساخت این فیلم ها و سریال ها به مردم سایر نقاط کشور و حتی جهان معرفی گردد،در کشور ما مسئولان شهرستان شیرگاه در مازندران،برخی نقاط استان گیلان و مناطق آزاد قشم و کیش نمونه بارز چنین اقدامی بوده و در سطح جهانی نیز کشور نیوزلند میلیون ها دلار کمک مالی به ساخت چندگانه ارباب حلقه ها و هابیت می نماید تا طبیعت نیوزلند به مردم جهان معرفی شود و یا دولت کره جنوبی لوکیشن ساخت سریال های تاریخی کره ائی مثل جومونگ و یانگوم و... را بعنوان یک محل بازدید گردشگران معرفی می نماید.
شهرستان خوانسار نیز با دارا بودن آب و هوای مناسب،نزدیکی به تهران و اصفهان،امکانات زیر ساختی عالی،وجود مناطق بکر جهت ساخت لوکیشن،وجود ابنیه تاریخی و همچنین خلوتی شهرستان و... یک منطقه بسیار مناسب جهت ساخت انواع فیلم و سریال می باشد تا بدینوسیله هم شهر به مردم سایر نقاط کشور معرفی شده و جذب گردشگر گردد و هم فضا برای ورود جوانان شهرستان به عرصه سینما و تلویزیون و شکوفائی استعدادهای جوان این شهر باز شود.
البته شنیده ها حاکی از مخالفت بعضی از بزرگان شهر با حضور گروه های فیلم سازی در شهرستان و سنگ اندازی های بعضی از گروه های فکری در این میان دارد و لذا عیرغم وجود زیرساخت های مناسب در خوانسار این شهرستان به جز چند مورد نادر نظیر سریال مولانا و چند فیلم داستانی هیچ گاه مد نظر فیلم سازان بزرگ کشور نبوده و شهر از بهره گیری از این فرصت استثنائی محروم مانده است.
بجاست که مسئولان محترم شهرستان علی الخصوص شخص فرماندار،شهردار و اعضای شورای شهر خوانسار و از همه مهمتر مسئول اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان و نماینده محترم مردم شهرستان در مجلس زمینه را جهت حضور گروه های فیلمبرداری در شهرستان فراهم آورده و با حمایت گسترده از این گروه ها زمینه را جهت معرفی خوانسار به جهانیان فراهم آورند.
پیشنهاد فوق العاده ایه ... اما یه چیزی ذهن منو خیلی اذیت میکنه (اوایل متعجب میشدم و درک نمی کردم، جدیدا باهاش کنار اومدم و فقط غصه میخورم) بعضی از مسئولین کلاااااا (تاکید میکنم کلا)، توی دهکده جهانی که هیچ، توی جامعه محلی هم زندگی نمیکنن انگار!! چنان اسیر جمود مغزی هستن و عکس العملهاشون به ایده های خلاق(و حتی بعضا نُرم های اجتماعی در دیگر مناطق) اونقدر حیرت انگیزه که ... خیلی امید ندارم این ایده ها به این زودی ها جامه عمل بپوشن! :(