خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

تحلیل و انتقاد سازنده وظیفه و رسالت ما و ساختن خوانساری آباد هدف ماست.

طبقه بندی موضوعی
۱۳ارديبهشت


در دو قسمت اول این مطلب بسیار کوتاه به موضوع دیدگاه های موجود در رابطه با سکونت در خونسار پرداختم و حالا میخوام چند تا واقعیت در رابطه با خونسار رو همراه شما عزیزان مرور کنم
سیدشهاب میرشفیعی
۰۹ارديبهشت



من راه تو را بسته

تو راه مرا بسته

امید به فردا نیست

وقتی همه دیواریم

...

خوانسار امروز ما آیا شهر کوچه های بن بست و دیوارهای بی روزنه است؟

خوانسار امروز ما آیا جائی برای ماندن و زیستن است؟

برای من که خارج از خوانسار زندگی می کنم خوانسار جعبه ائی پر از مجهول است،پر ابهام،پر از تردید...

باید از کسانیکه در خوانسار ساکن هستند پرسید که خوانسار امروز ما چگونه جائی است؟


سیدشهاب میرشفیعی
۰۷ارديبهشت



...خونسار برای بعضی ها یه جای معمولی برای زندگیه،یه جا مثل همه جا...نه خوب و بد

...خونسار برای بعضی ها یه بهشت خوبه برای گذراندن روزهای گرم تابستون،یه جائی که اگه حال نداشتی بری شمال بری اونجا

...خونسار برای بعضی ها  یه حس نوستالوژیکه،پر از خاطرات خوب،شاید هم بد

...خونسار برای بعضی ها یه جهنمه که باید فورأ ازش فرار کرد،یه زندان بدون دیوار

خونسار برای شما چیه؟

سیدشهاب میرشفیعی
۰۵ارديبهشت

همه ما مسلمان ها روزانه حداقل 17 بار تو نمازهامون سوره مبارکه توحید رو می خوانیم و تو هر نماز هم به وحدانیت خدا شهادت میدیم،ولی نمی دونم چرا یه وقت هائی یادمون میره که خدا یکی هست و شریکی نداره و قدرت مطلق هم در اختیار ذات مقدس آن حضرته و براساس همین فراموشی جلوی هر کس و ناکسی کمر خم می کنیم.

برای خیلی از ما ها از رئیس فلان اداره گرفته تا کارفرما و صاحب کار و آقای فلانی و...همه و همه از خدا تواناتر و قابل ستایش تر هستند...خیلی از ما از ترس اینکه مبادا مقام و موقعیت خودمون رو از دست بدیم حاضریم هر موجود پستی رو شریک خدا قرار بدیم.

البته ماچه به وحدانیت خدا اعتقاد داشته باشیم و چه نداشته باشیم،خدا خداست و جز او قدرت مطلقی در جهان نیست اما آنچه که مهم اینه که ما خدا رو با چی عوض کردیم؟چه چیزی از دست دادیم و چه چیزی بدست آوردیم؟

اگر ما از خدا به اندازه رئیس ادارمون می ترسیدیم مطمئنأ امروز عابدترین عابد جهان بودیم...!

سیدشهاب میرشفیعی
۰۴ارديبهشت



به گزارش پایگاه خبری چشمه سار به نقل از امام جمعه محترم نوشت«...اگر قرار است چنین روزی به نام خوانسار ثبت شود و آن روز را به نام خوانسار بشناسیم باید تعریفی درباره آن داشته باشیم و همه انچه از سرمایه های خوانسار است باید شناسانده شود...در جلسه شورای فرهنگ عمومی نیز مطرح شد که همه موارد و برنامه هایی که لازمه روز خوانسار است مورد توجه قرار گیرد و البته جشن گرفتن برای روز خوانسار منعی ندارد و لیکن اگر به نام روز خوانسار جشنی گرفته می شود به طور حتم به ویژگی های خوانسار در آن روز باید پرداخته شود...»

سیدشهاب میرشفیعی
۰۲ارديبهشت


امشب تو برنامه مسابقه ثانیه ها(شبکه 2 سیما)مجری برنامه (علیرضا خمسه)از خانم شرکت کننده پرسید«...کتاب تاریخ تمدن نوشته کیست؟» خانم شرکت کننده اول جواب داد«مودب پور»،دومی جواب داد«آلبرت کاموو»البته جواب صحیح ویل دورانت بود که هیچ کس جواب درست رو نداد ولی چیزی من رو واقعأ ناراحت و عصبانی کرد این بود که شرکت کننده محترم ویل دورانت بزرگ رو با م.مودب پور نویسنده رمان های بازاری و چیپ و آبکی عاشقانه مقایسه کرد که البته ایرادی هم به این خانم وارد نبود چون تو مملکتی که 97(با تذکر کمش عزیز رقم پیشین اصلاح شد) درصد مردم اصلأ کتاب نمی خونند و از 3 درصد باقی مونده هم 2 درصد رمان های درپیتی و آبکی میخونند و فقط یک درصد مردم واقعأ برای افزایش دانش کتاب می خونند توقع بیش از این نمی ره...

ادعا نمی کنم ولی من خودم عادت دارم هفته ائی یک کتاب تو زمینه های مختلف بخونم و تو مترو و اتوبوس و اتاق انتظار و ... وقتم رو با مطالعه کتاب پر می کنم،خیلی دردآوره که می بینم اغلب مردم بجای مطالعه کتاب سرشون با موبایل و تبلت به گیم و وایبر بازی گرمه...

کاش از ملت انگلیس یاد می گرفتیم که روزانه حداقل نیم ساعت وقت کتابخوانی دارند و داشتن کتابخانه براشون نشانه ارزش و اعتباره...کاش یک کم از مردم آلمان یاد می گرفتیم که وقت بچه هاشون رو با کتاب پر می کنند...و وای بر ما که با کتاب و کتابخونی آزاد بیگانه ایم.

سیدشهاب میرشفیعی
۰۲ارديبهشت

نمیدونم چرا اینقدر از مراسم کلنگ زنی خوشم میاد...!کلی آدم و شخصیت سیاسی و غیر سیاسی با دایره و دمبک راه میفتن تا یه طرحی رو که ممکنه به سرانجام برسه یا نرسه رو کلنگ بزنند!نکته جالب این ماجرا هم اونجاست که فردا روز که این پروژه هم به خیل پروژه های نیمه تمام کشور اضافه بشه.

سیدشهاب میرشفیعی
۳۱فروردين

داشتم تو وبلاگ دل کوک یه مطلب بدون متن(عکس) رو عمیقأ نگاه می کردم که خانومم از پشت سر زد پس گردنم و گفت چی رو داری اینجوری نگاه می کنی؟جواب دادم موضوع عکس عرفانیه...

خانومم هم با عصبانیت جواب داد:آره معلومه!این خانوم هم حتمأ استاد عرفان شماست...!!!تو هم الان تو عالم ملکوت هستی؟

موندم جواب چی بدم!

این هم عکس ،خود شما قضاوت کنید،جان من،عرفانی نیست؟


سیدشهاب میرشفیعی
۳۱فروردين

مطلب جالبی در رابطه با خونسارنیوز در وبلاگ خونسار شهر من -مهندس کامران میرمحمدی درج شده که لینک مطلب عینأ جهت دسترسی دوستان ارائه می گردد

خوانسارنیوز بدون نیوز

سیدشهاب میرشفیعی
۳۱فروردين


از حدود آذر ماه سال قبل کل بازار تهران تو کما فرو رفته،اون هم کمای هسته ائی...
از عمده فروش می پرسم فلان ماده اولیه چنده؟جواب میده فعلأ چیزی برای فروش نداریم،می پرسم چرا؟جواب میده تا قضیه هسته ائی تعیین تکلیف نشه نمی تونیم قیمت دقیق بدیم و چون نمی دونیم چی میشه پس فعلأ فروش نداریم...!
از بساز بفروش می پرسم چرا بعد از 2 سال این ساختمان نیمه ساز رو تکمیل نمی کنی؟جواب میده منتظر نتایج مذاکرات هسته ائی هستم شاید ملک گرون شد!شاید هم مصالح ارزون شد!
از طرف می پرسم چرا بعد از سه سال عقد یه جشن ساده ازدواج نمی گیری و با زنت نمیری سر خونه و زندگی مشترک...طرف جواب میده منتظرم ببینم عاقبت مذاکرات هسته ائی چی میشه...!
خلاصه همه چیز ما شده وابسته به نتیجه مذاکرات هسته ائی...از بازار سیر و پیاز گرفته تا قطعات کامپیوتر همه و همه هسته ائی شدند.
البته تقصیر از مردم نیست،چون مردم از بس تلاطم سیاسی و اقتصادی دیدن از فردای خودشون بیم دارن،تقصیر از دولت فعلی هم نیست،چون این دولت وارث اتفاقات رویداده در دولت های قبل هستش و تا اینجا هم انصافأ خوب عمل کرده و بخشی از خرابکاری های صورت گرفته رو جبران کرده...
بنظر من مقصر اصلی این ماجرا کسانی بودند که در دولت های قبل با ندانم کاری و اقدامات احساسی  و با شعار حفظ غرور و عزت ایرانی سبب ساز تحریم های ناعادلانه چند لایه علیه ایران شدند.عزت ما تو ترک میز مذاکره نبود،عزت ما در تحریک دولت های غربی نبود،عزت ما در بهانه به دست اسرائیل و جناح بازهای حزب جمهوری خواه آمریکا نبود و...
عزت ما دست خود ما بود،عزت ما در مذاکره حرفه ائی و دور از احساس بود،عزت ما در تثبیت حقوق هسته ائی ما و اثبات حقانیت ما بود...
حالا که همه چیز ما هسته ائی شده و تحریم های ظالمانه غرب عرصه  را بر این ملت مظلوم تنگ کرده ،پس لااقل بیائیم بجای شلوغ بازی و دلواپسی بی دلیل و حرکات احساسی برای یک بار هم که شده عاقلانه عمل کرده و با حمایت از تیم مذاکره کننده هسته ائی بهانه رو از دست استکبار جهانی بگیریم تا مجبور نشیم چند سال دیگه برای اثبات و تثبیت حق حیات خودمون هم پشت میز مذاکره بشینیم.
سیدشهاب میرشفیعی