خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

تحلیل و انتقاد سازنده وظیفه و رسالت ما و ساختن خوانساری آباد هدف ماست.

طبقه بندی موضوعی

چند تا بچه کافیه؟

چهارشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۲۱ ب.ظ

تو اواسط دهه 70 که دانشجو بودم روبروی دانشکده ما یه بیلبورد کوچک بود که روش نوشته شده بود:«...بچه که عمر و نفسه،یکیش خوبه،دوتاش بسه...»چند وقت پیش که از آنجا رد می شدم دیدم روی بیلبورد خیلی بزرگ نوشته«...با یک گل بهار نمی شه!...فرزند بیشتر،زندگی شادتر...»حالا من به درست و غلط این شعارها کاری ندارم،چیزی که تو این مطلب مورد نظر منه ریشه های اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی فرزندآوری تو جامعه امروز ماست...

تو دهه 60 که ایران رشد جمعیت 4/5 درصدی رو تجربه می کرد دیدگاه فرهنگی-اجتماعی و وضعیت اقتصادی مردم با امروز خیلی فرق می کرد،برای مثال تو دهه 60 کشور درگیر جنگ بود و رفاه به اندازه الان نبود،امکانات هم همه جا کم بود،بچه ها هم توقعی از پدر و مادر نداشتند و پدر مادرها هم کم توقع بودند و...خلاصه همه چیز اون دوران با الان متفاوت بود.

اگه بخوام بصورت خلاصه ریشه های زاد آوری بی رویه اون دوران رو با کم فرزندی الان مقایسه بکنم شاید بشه تو چند مورد زیر این ریشه ها رو طبقه بندی کرد:

1- سن ازدواج دخترها و پسرها

تو دهه 60 اغلب دخترها و پسرها تو سن زیر 25 سال ازدواج می کردند،پسرها معمولأ بعد از سربازی و پیدا کردن یه شغل ساده تصمیم به ازدواج می گرفتند و دخترها هم به محض گرفتن دیپلم راهی خانه شوهر می شدند.ولی الان با توجه به تغییر سطح توقعات بین جوانان، پسر باید اول بره دانشگاه و تا فوق لیسانس نگیره ول کن دانشگاه نیست بعد بره سربازی بعد باید بره دنبال یه شغل اگه فوری شغل متناسب با رشته و تحصیلات خودش رو پیدا کرد که چه بهتر وگرنه چند سال باید این شغل اون شغل کنه تا جای پاش تو کارش سفت بشه،تازه بعد از اینها باید چند سال کار کنه و چیزی نخوره تا بتونه یه پولی پس انداز کنه برای خرج ازدواج و اجاره خانه و... خوب تا اینجای کار این آقا پسر شد 35 ساله و حالا باید دنبال یه دختر خوب بگرده که اون هم پر توقع نباشه و با شرائط پسر بسازه.

دختر خانم هم به همین شکل باید اول بره دانشگاه و فوق لیسانس بگیره تا بعدأ کار گیرش بیاد بعد باید بره سرکار تا بتونه یک پولی جهت تهیه جهیزیه مد روز جمع بکنه و بعد باید منتظر یک شوهر خوب و سالم و اهل زن و زندگی بشینه...

خوب زن و شوهر جوانی که رسیدن به سن بالای 30 سال و هر دو شاغل و از نظر اقتصادی در تنگنا دیگه حال و حوصله بچه داری ندارند...لذا برای اینها همون یک بچه هم زیاده!

2-سطح توقعات زوجین و تغییر سبک زندگی

سابقأ چند تا عروس تو منزل پدرشوهر در کنار مادر شوهر هر کدوم تو یه اتاق زندگی می کردند و بعد که بچه ها یک کم بزرگتر می شدن میرفتن یک خانه حیاط دار متوسط می گرفتند و اصل بر خانواده گسترده بود و اسباب زندگی یک زوج جوان هم کلأ پشت یک وانت جا می شد،اون زمان از آپارتمان و خانه مستقل و خانواده هسته ائی خبری نبود ولی حالا همه زوج های جوان خانه و زندگی مستقل با همه امکانات میخوان...امروزه توقعات زوج های جوان از زندگی خیلی بالا رفته و ازدواج واقعأ سخت شده و جمع کردن زندگی وقت و هزینه زیادی رو از زوجین تلف می کنه

3- محوریت خانواده

در سابق محوریت اقدامات زوج ها مصالح خانواده بود ولی امروز فرزند محوری اصل قرار گرفته...یادمه بچه که بودم جرات نداشتم از پدر و مادرم چیز زیادی مطالبه کنم و اگه یه وقت خدای نکرده زیاده خواهی می کردم مرحوم پدرم حسابی از خجالت من در میآمد...یادمه 7 یا 8 ساله که بودم یه بار که با مرحوم بابام آمده بودم خونسار دم بانک ملی مرکزی از بابام طلب نوشابه کردم و هی نق زدم...کار بابام که تو بانک تمام شد جای نوشابه من رو با پس گردنی تا خود سنگ شیر پیاده برد و آخرش هم برام دوغ!!! خرید.البته بعدها علت اون پیاده بردن رو برای من تشریح کرد که چه جور در زمان کودکی خودش تو دهه 20 با کفش پاره و سوراخ تو یک متر برف از بیدهند تا خونسار پیاده می آمد مدرسه (اون هم روزی 2 بار صبح و بعد از ظهر)

اما امروزه بچه ها محوریت خانواده هستند و هر ساعت و دقیقه باید براشون خرج کرد و به عبارتی بچه ها امروزه پر خرج شدند و بچه داری گران تمام می شه مثلأ دوره ما کامپیوتر و تبلت و ... ابنها نبود یک تلویزیون بود که فقط 2 کانال داشت و یه رادیو...لباس هم کلأ سالی 2 بار خریداری می شد یکی شب عید و بعد اول مهر ولی الان بچه ها ماهی یکبار لباس و کیف و کفش میخوان بعلاوه کلی تجهیزات و امکانات تا خدای نکرده از دوستان و همکلاسی هاشون یک وقت عقب نمانند.

خلاصه بچه داری این دوره زمانه خیلی گران تمام می شه و پاسخگوئی به توقعات بچه ها امکانپذیر نیست و لذا بچه کمتر مساوی است با خرج کمتر

4- تغییر فرهنگ عمومی

امروزه در باور عمومی بچه زیاد داشتن نه تنها مایه مباهات و افتخار نیست بلکه نشان از سطح پائین فرهنگی تلقی می شه...خیلی ها کلاس رو در بچه نداشتن و یا تک فرزندی می بینند...هر چند که بیشترین تمایل به فرزندآوری زیاد هم بین خانواده های با سطح تحصیلاتی و اقتصادی پائین دیده می شه و تحصیل کرده ها و ثروتمندان تمایل زیادی به بچه زیاد ندارند.

به هر حال عدم زادآوری نسل حاضر هزار و یک علت داره که من فقط 4 تا رو گفتم ولی باید قبول کرد که زادآوری یک مساله پیچیده است که با شعار و بیلبورد قابل سازماندهی نیست و بطور کلی تصمیم گیری در این باره در صلاحیت زوج ها هستش و تا زمانیکه ریشه های اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی عدم زادآوری شناسائی نشه نمی توان مردم را وادار به فرزندآوری نمود. 

هر چند که با همه این حرف ها خودم معتقدم«...بچه که عمر و نفسه،یکیش خوبه،دوتاش بسه...»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۲۰
سیدشهاب میرشفیعی

جمعیت و فرزند آوری

نظرات  (۱)

من فکر میکنم اگر بسترها فراهم باشند نرخ رشد بالا میره و نیازی به تبلیغ نیست.
پاسخ:
کمش جان
فقط امیدوارم مردم با رعایت تعادل در زادآوری کشور رو با رشد جمعیت 4 درصدی مواجه نکنند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی