خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

خوانسار نامه

وبلاگ تحلیلی،انتقادی خوانسار

تحلیل و انتقاد سازنده وظیفه و رسالت ما و ساختن خوانساری آباد هدف ماست.

طبقه بندی موضوعی

۱۶۱ مطلب با موضوع «عمومی» ثبت شده است

۱۹اسفند


تو وبلاگ خطم خالی(دوست و همشهری خوبم آقا سید شهرام دادگستر) یک عکس جالب از راهپیمای مردم خوانسار تو سال 57 منتشر شده،اولین چیزی که تو این وبلاگ نظرم رو جلب کرد درخت های نازک گوشه خیابان بود،درخت هائی که حالا برای خودشون شکوه و جلوه ائی پیدا کردن،درخت هائی که مایه فخر و مباهات خونسار هستند...

خدا آن کسی را که بانی کاشت این درخت ها بود اگه زنده است خیر بده و اگر به رحمت خدا رفته بیامرزه که با کار خوبش برای این شهر قدمی ماندگار برداشت...

پس حالا که یک نفر 40 سال پیش این درخت ها رو برای ما کاشت ما هم موظفیم اولأ از این درخت ها خوب محافظت کنیم که یک وقت خدای ناکرده این درخت ها و این میراث سبز شهر ما خشک نشه و از بین نره و ثانیأ ما هم برای آیندگان درخت بکاریم تا شاید قدمی نیکو برای شهرمان برداشته باشیم.


سیدشهاب میرشفیعی
۱۸اسفند

یک قاعده کلی هست که می گه نتیجه عمل صواب ثواب است و مفهوم مخالف این جمله هم آن است که نتیجه عمل ناصواب ثواب نیست...صواب در علم لغت به معنی درست،نیکو و صحیح بوده و عمل صواب یعنی کار درست و نیکو و معنی لغوی ثواب نیز پاداش اخروی نیکو،پس معنی جمله «نتیجه عمل صواب ثواب است» یعنی نتیجه کار صحیح و درست پاداش نیکوی اخروی است،اما همین صواب و ثواب هم درجاتی دارد یعنی عمل نسبتأ صواب ثواب کمتری نسبت به عمل کاملأ صواب داشته و هر چه اثر نیکوی عملی بیشتر باشد ثواب آن هم در نزد خدا بیشتر است...البته شرط اول صواب،نیت نیکوی الهی است و عمل خوب با نیت بد مصداق عینی مکر و ریا بوده و نه تنها ثوابی در پی ندارد بلکه عذاب نیز در پی خواهد داشت.
برای مثال اطعام و افطار دادن به روزه داران عملی صواب است که ثواب در پی دارد ولی اغلب ما برای افطار دادن سفره های رنگین و پر هزینه پهن می کنیم و بعد افراد غنی و صاحب نفوذ و یا فامیل را دعوت می کنیم و در این بین افراد مستمند و فقیر از این سفره کلأ بی بهره می مانند (بگذریم از اسراف ها و حیف و میل نعمت های خدا که موجبات خشم خدا را فراهم می کند)حال آنکه عمل صواب آن است که ما برای مستمندان نیازمند سفره افطار پهن کنیم.
یا مثال دیگر خرج دادن در ماههای محرم و صفر است که معمولأ میلیاردها تومان خرج نهار و شام و تعزیه و اسب و شتر می شود و یا ساختن ده ها حسینیه و مسجد تو هر راسته و کوچه بدون اینکه این حسینیه و مساجد عزادار و نمازگزاری داشته باشه و...
حالا منظور اینجانب از این مقدمه طولانی آن است که برخی از نیکوکاران خوب و محترم شهر ما که در نیت خیر ایشان هیچ شک و شبه ائی وجود ندارد و در تمام زمینه ها منشاء خیرات و برکات فراوان در خونسار بوده اند در بعضی مواقع به نیت کسب ثواب هزینه هائی می نمایند که هر چند ناصواب نیست ولی آنچنان نیز که باید و شاید منشاء اثرات مثبت برای مردمان نیازمند نیست...
در حالیکه برخی مدارس تو روستاهای شهر ما در معرض ویرانی قرار دارند و در حالیکه اغلب مراکز درمانی خونسار فاقد تجهیزات و یا پزشک متخصص است آیا خرج کردن تو جاهای دیگر صحیح است...آیا ثواب نجات جان یک بیمار و یا ساختن آینده یک کودک محروم روستائی از ثواب اطعام اغنیاء کمتر است...آیا ساختن مسجد و حسینیه متعدد و کنارهم از راه اندازی مراکز درمانی و یا مجتمع های آموزشی واجبتر است.
ساختن یک مدرسه روستائی 2 کلاسه هزینه ائی به مراتب کمتر از ساختن حسینیه دارد و پرداخت یک سال حقوق یک پزشک متخصص به مراتب کمتر از هزینه خرج نهار و شام دادن به اغنیاء در دهه اول محرم است و هزینه تجهیز یک درمانگاه بسیار بسیار کمتر از هزینه خرج تعزیه و راه انداختن اسب و شتر...
البته اینجانب علاقه و  ارادت زیادی به ائمه اطهار و علی الخصوص حضرت سیدالشهداء دارم ولی آیا حضرت امام حسین(ع) راضی بوجود این همه محرومیت در بین شیعیان خود می باشند،آیا سیره حضرت امیرالمومنین علی (ع)اطعام اغنیاء و مسجد سازی کنارهم بود؟حضرت علی چاه می کند و نخل می کاشت و وقف محتاجان و فقراء می کرد،آن حضرت بجای اطعام اغنیاء به نیازمندان(آن هم در خفا)کمک می کرد و یتیمان و محتاجان را حمایت می کردند.
خواهش و تقاضای این حقیر از خیرین و نیکوکاران عزیز خوانسار آن است که همانند گذشته با همت بلند خود زمینه رفع محرومیت از خوانسار را فراهم آورده و با ساختن مدرسه و کتابخانه ها و تجهیز مدارس روستائی به امکانات آموزشی و همچنین ساخت و تجهیز بیمارستان ها و جذب پزشکان متخصص در مراکز درمانی خوانسار گوشه ائی از دردهای این مردم مظلوم را التیام دهند. 
 
سیدشهاب میرشفیعی
۱۷اسفند

 

امروز تو سایت خوانسار نیوز یک ویدئو  تحت عنوان « مستند کوتاه دیدنی دو مدرسه محروم روستائی خوانسار»در رابطه با وضعیت دو مدرسه محروم روستائی در حسن آباد و حاجی آباد  دیدم که کلی من رو ناراحت کرد...تو مملکتی که سرشار از نفت و گاز و منابع معدنی و ثروت های خدادادی هست آیا باید ما شاهد مدارسی باشیم که حتی راه رفتن زیر سقف های فرسودشون خطرناکه،آیا این وضعیت شایسته و سزاوار مملکت اسلامی ایرانه؟

سیدشهاب میرشفیعی
۱۶اسفند

احتمالأ شما هم تیزر تبلیغاتی معروف شرکت ایران رادیاتور با ترجیع بند «...پشتم گرمه،اگه سرحالم،اگه شادم...» رو تو تلویزیون دیدید،اما تو عالم واقع هم برخی از مسئولان محترم مثل نوه عمو یادگار پشتشون به یه جاهائی گرمه و بواسطه همین پشت گرمی اصلأ و ابدأ خودشون را ملزم به پاسخگوئی به مردم و شهروندها نمی دونند.

سیدشهاب میرشفیعی
۱۴اسفند

دیروز تو اتوبوس بی آر تی یه پیرمرد با چشم پانسمان شده نشست کنارم و از من مسیر رفتن به ترمینال جنوب رو پرسید و من هم به اون بنده خدا آدرس دادم و همین باعث شد سر صحبت بین ما باز بشه...پیرمرد گفت اهل اندیمشک استان خوزستانه و کشاورز و بعد گفت برای عمل جراحی چشمش که عارضه ناخنک داشته آمده تهران و یک هفته است تو این شهر غریب اسیر دکتر و بیمارستانه و حالا که چشمش عمل شده می خواد برگرده اندیمشک...

اون بنده خدا می گفت همان گوجه فرنگی که تو تهران کیلوئی 1200 تومانه تو اندیمشک سر زمین از کشاورز کیلوئی 150 تومان می خرند و خیار بوته ائی اندیمشک سر زمین کیلوئی 100 تومان...وقتی ازش پرسیدم تو اندیمشک چرا چشمت رو عمل نکردی جواب داد که اندیمشک نه دستگاهش هست و نه دکترش و وقتی پرسیدم چرا تو اهواز یا خرم آباد که مرکز استان هستند عمل نکردی جواب داد که اونجا هم دستگاهش نیست و...خلاصه ظاهرأ این امکانات فقط و فقط تو تهران پیدا میشه و بس.

سیدشهاب میرشفیعی
۱۱اسفند

تو اخبار آمده بود که دومین غار چاهی کشور تو تیدجون خودمون پیدا شده،البته از آنجا که بنده هیچ تصور ذهنی از این پدیده ندارم و دقیقأ نمی دونم این چیزی که پیدا شده یک غار است که انتهاش چاهه یا یک چاهه که انتهاش غاره و یا شاید هیچ کدام؟؟ به همین خاطر در موردش اظهار نظر نمی کنم ولی امیدوارم اولأ مسئولان محترم گردشگری شهرستان با ساماندهی مناسب این پدیده امکان بازدید غار نوردهای دنیا را از این غار فراهم کرده و ثانیأ با محافظت صحیح از این غار چاهی مراقب باشند که این مکان پاتوق معتادها و یا محل انباشت زباله نشه...

همچنین اگه امکانپذیره یه چهارتا عکس و فیلم از تو این غار تهیه کنند تا یه وقت آدم های کنجکاوی مثل من هوس رفتن تو این چاه 191 متری به سرشون نزنه!!! 

سیدشهاب میرشفیعی
۰۸اسفند

این پست رو با بیان یک لطیفه بی مزه و تکراری می خوام شروع کنم:

می گن یه بنده خدائی داشت از ولایتشون با اتوبوس شب رو می رفت یک شهر دیگه،نصف شب که همه خواب بودن رفت بالاسر راننده و با حالت معترض و با اشاره به مسافرهای خواب به راننده گفت...آقای راننده اینها که همه خوابند پس تو واسه کی داری رانندگی می کنی!!!

این ماجرا حکایت خیلی از ماست که فکر می کنیم اگه کاری می کنیم باید همه مارو ببینند و واسه ما دست بزنند و هورا بکشند.

خیلی وقت ها خیلی از کارهای ما صرفأ انجام وظیفه است و طبعأ بابت انجام وظیفه هم نباید انتظار تشویق و تعریف رو از کسی داشت ولی وظیفه را هم نمی توان سرسری و با بی مسئولیتی و از سر رفع تکلیف انجام داد.

وظیفه ما وبلاگ نویس ها تو جامعه یک وظیفه انتقادی و اصلاحی بوده و بعنوان چشم های بینا و زبان گویای جامعه موظف هستیم نسبت به هر پدیده و اتفاقی که تو اطراف ما میفته عکس العمل صحیحی رو از خودمون نشون بدیم و تو این مسیر نباید توقع تشویق و تعریف رو از کسی داشت و حتی تو این راه باید انتظار هزار و یک بلا و مصیبت رو داشت.

ما تو این مسیر مامور به انجام وظیفه هستیم نه مامور به کسب نتیجه و نباید انتظار داشته باشیم که نوشته های ما فورأ و حتمأ به نتیجه برسه...

ولی به هر حال نوشته های ما وبلاگ نویس ها چه خونده بشه و چه خونده نشه ما باید بنویسیم و بقول شاعر

یار می خواهد چنین آشفتگی      کوشش بیهوده به از خفتگی

سیدشهاب میرشفیعی
۰۴اسفند

فردا 5 جمادی الاول مصادف با خجسته سالروز ولادت حضرت زینب (ع) بعنوان روز پرستار نامگذاری شده لذا بدینوسیله این روز را به کلیه پرستاران زحمتکش تبریک عرض می نمایم

سیدشهاب میرشفیعی
۰۱اسفند

یک مثل قدیمی هست که می گوید باید اسب عاریه(قرضی)را یک طرفه یا کج سوار شد تا هر وقت صاحب اسب آن را مطالبه کرد بتوان فوری از آن پیاده شد و تحویل صاحبش داد و این مثل جائی کاربرد دارد که فرد در یک موقعیت و جایگاه خوب موقت قرار می گیرد که هر آن احتمال از دست دادن این جایگاه برای او وجود دارد و نتیجه اخلاقی این مثل هم دل نبستن به موقعیت های خاص شغلی و اجتماعی است.

سیدشهاب میرشفیعی
۲۶بهمن

ما که آخرش نفهمیدیم کار حفاری این تونل کذائی بوئین میاندشت با چه هدف و منظوری شروع شد و آخرش به کجا می خواد ختم بشه.
اولش قرار بود که کار حفاری این تونل تا آخر سال 93 به اتمام برسه که نرسید بعد هم مشخص نیست این تونل چه جوری می خواد خونسار رو از بن بست خارج کنه؟
اگه من جای مسئولان محترم بودم به جای این تونل ، کمربندی خونسار رو سریعأ تکمیل می کردم که هم مشکل ترافیکی خیابان 13 محرم رو حل کنه و جلوی حوادث و تصادفات ناگوار رو در فصل یخبندان بگیره و هم احداث پیاده راه خیابان امام خمینی رو تسهیل کنه،شاید چهار تا توریست از خوانسار دیدن کنند و یک منفعتی به این مردم مظلوم خونسار برسه...
به هر حال حالا که کار این تونل کذائی شروع شده بهتره سریعتر این پروژه تکمیل بشه شاید گره ائی از گره های مردم بوئین میاندشت باز بشه.


سیدشهاب میرشفیعی