زلزله طلاق

قبل از ورود به اصل مطلب قصد دارم یک خبر نچندان تازه را از جناب آقای محزون مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در خصوص سونامی طلاق در کشور نقل کنم:

محمدعلی محزون در برنامه تلویزیونی گلبرگ، به ارائه آمار طلاق و ازدواج در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: طبق آمارها از سال 90 شاهد روند کاهشی ازدواج در کشور هستیم به گونه ای که بیشترین ازدواج در سال90، 891 هزار مورد بوده و آخرین آمار نشان از ثبت 724 هزار ازدواج در سال 93 دارد.

 ایشان فرمودند : در شمال و جنوب شهر تهران نیز وضعیت آمار طلاق با یکدیگر متفاوت است به گونه‌ای که نسبت طلاق به ازای هر ۱۰۰ ازدواج در شمیرانات ۵۷ و ری ۲۳ درصد است.وی با اشاره به وضعیت سن ازدواج در کشور، گفت: سن ازدواج نیز دچار تحولاتی شده به گونه ای که میانگین سن ازدواج در کشور برای آقایان 28 و برای خانم ها 23.5 است و روند افزایشی دارد. این آمار در کلانشهرها نیز تفاوت قابل توجهی دارد؛ بر این اساس میانگین سن ازدواج برای آقایان 31 و برای خانم ها 27 سال است که از میانگین کشوری بسیار بالاتر است.به گزارش تسنیم، مدیر کل آمار و اطلاعات سازمان ثبت احوال کشور تصریح کرد: همچنین در کرج نیز میانگین سن ازدواج برای آقایان 30 و برای خانم ها 26 سال است در کلانشهر شیراز نیز میانگین سن ازدواج به همین صورت است. این در حالی است که وضعیت سن ازدواج در نقاط شمالی، مرکزی و جنوبی کلانشهری مانند تهران نیز با یکدیگر متفاوت است.وی گفت: در شمیرانات که به عنوان نمادی از شمال شهر تهران است، میانگین سن ازدواج برای آقایان 32 و برای خانم ها 30 سال، در مرکز شهر نیز آقایان 31 و خانم ها 27 سال و در شهرستان ری آقایان 28 سال و خانم ها 24 سال است که به گفته کارشناس این برنامه می توان گفت دلیل بالا رفتن سن ازدواج تنها مسائل اقتصادی نیست و عوامل دیگری در آن اثرگذار است.محزون با اشاره به آمار طلاق نیز گفت: از ابتدای دهه 70 به بعد روند افزایش در طلاق اتفاق افتاده به گونه ای که در ابتدای این دهه آمار طلاق حدود 30 هزار مورد بوده، در اواسط دهه 80 این آمار از مرز 100 هزار عبور کرده است و نهایتا آمار سالانه که مربوط به سال 93 است ، رکورد 163 هزار مورد طلاق را نشان می دهد.وی با اشاره به اینکه از یک سو شاهد افزایش طلاق و از سوی دیگر شاهد کاهش ازدواج هستیم، خاطرنشان کرد:در کل کشور بر اساس آخرین آمار سالانه 22.6 درصد نسبت ثبت طلاق به ازای هر 100 ازدواج است. در اوایل دهه 70 این آمار 6.3 درصد، اوایل دهه 80 به 8.3 رسیده و اواسط دهه 80 از مرز 10 درصد عبور کرده و تا سال 93 از مرز 10 درصد عبور کرده است.مدیر کل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور افزود: در کلانشهری مانند تهران، کرج و مشهد این آمار بسیار بالاتر از میانگین کشور و بالغ بر 34 درصد و در اصفهان 30 درصد است این آمار نشان می دهد در کلانشهرها وضعیت طلاق بیشتر از میانگین کشوری است.وی ادامه داد: در شمال و جنوب شهر تهران نیز وضعیت آمار طلاق با یکدیگر متفاوت است به گونه ای که نسبت طلاق به ازای هر 100 ازدواج در شمیرانات 57 و ری 23 درصد است.  

وقتی از آمار حدود 57 درصدی طلاق در شمال تهران صحبت می کنیم یعنی از هر سه ازدواج دو تا به طلاق ختم می شود و این یعنی غلبه طلاق بر ازدواج و ثمره طلاق هم چیزی نیست جز روح های زخمی و بچه های مظلوم طلاق که معطل بین والدین گیر افتادند...تجربه کاری من بعنوان یک وکیل دادگستری نشان دهنده این واقعیت تکان دهنده است که استارت اغلب طلاق ها در زمانی تقریبأ قبل از وقوع عقد نکاح زده می شود!!!

اینجانب در بررسی پرونده های طلاق مراجعه شده متوجه این نکته شدم که چهار عامل بیشترین سهم را در شیوع طلاق در کلانشهرهائی مثل تهران و کرج دارند که به ترتیب عبارتند از:

1. عدم همسان گزینی زوجین از لحاظ فکری،فرهنگی،اعتقادی و اقتصادی
2. عدم گذشت و انعطاف پذیری در بین زوجین
3. مداخلات منفی اطرافیان در زندگی مشترک زوجین و تاثیر پذیری ایشان علی الخصوص از دوستان
4. ریختن قبح طلاق و عدی شدن این پدیده در بین خانواده ها و پذیرش آن بعنوان یک راه حل مناسب 

البته از عواملی چون ازدواج های هوسی و بدون مبنای عقلی و همچنین ازدواج های مصلحتی و فاقد رضایت قلبی زوجین و تاثیرات منفی ماهواره و شبکه های اجتماعی نیز نمی توان به آسانی گذشت.

وقتی انسانهای مختلف از قومیتها و فرهنگهای مختلف در یک شهر بزرگ و بی در و پیکر دور هم جمع می شوند و در غیاب نظارت های اجتماعی موجود در شهرهای کوچک و بدون در نظر گرفتن اصل همسان گزینی با یکدیگر ازدواج می نمایند و پس از مدتی صرفأ بواسطه نداشتن درک مشترک از پدیده ها و زندگی به بن بست می رسند ،بهترین راه را در کوتاه ترین راه جستجو می کنند...در شمال شهر تهران که اغلب خانواده ها تک فرزندی و یا دو فرزندی هستند تربیت نادرست فرزندان و به عبارتی لوس بودن ایشان از یک سو و دخالت والدین بظاهر دلسوز از سوی دیگر و ولنگاری اخلاقی بسیاری از زوجین و مشورت های غلط دوستان زمینه ساز آمار حدود 57 درصدی طلاق می گردد...

البته در جنوب شهر و حاشیه شهرها دلایلی نظیر بیکاری زوج و یا اعتیاد وی اصلی ترین دلیل طلاق می باشد هر چند که عدم همسان گزینی و اختلاف فرهنگی نیز به شدت در این بین ملاحظه می گردد...

طلاق مانند یک زلزله عظیم است که ریشه در زمان گذشته دارد،انرژی های منفی و اختلاف های کوچک همراه با تمرکز این انرژی های منفی در اطراف گسل های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگ اعتقادی،منجر به بروز یک زلزله شدید می گردد...البته خطر طلاق برای همه زوجین در هر سن و سالی وجود دارد ولی بیشترین قربانیان طلاق زوج های جوان بوده و بیشتر طلاق ها نیز در طی یکی دو سال اول ازدواج اتفاق می افتند...

خلاصه کلام اینکه بسیاری از ازدواج های این زمانه عبارتند از:

آشنائی و ازدواج های رمانتیک،زندگی های تراژدیک و عاقبت جدائی های دراماتیک